روزي عمر بن خطاب از كنار مردي عبور ميكرد و آن مرد مشغول خواندن كتابي بود.عمر ايستاد و گوش داد و آن كتاب (تورات) را از آن مرد گرفت و نسخه اي از آن كتاب را براي خود نوشت.بعد از چند روز نزد پيامبر آمد و مقداري از اين كتاب را خواند در اين هنگام رنگ چهره پيامبر از عصبانيت تغيير كرد.مردي از انصار آنجا بود و به عمر گفت: مگر نميبيني چهره پيامبر دگرگون شده،ديگر نخوان!!!!
پيامبر در اين هنگام فرمود: من مبعوث شدم در حالي كه تمام كننده و ختم كننده اديان قبلي بودم و همه چيز را براي شما آوردم.
اسناد: المتحيرون المصنف 6 113 و 1 163 - و ج11 ص111 - المنثور سيوطي ج5 ص 148
و همچنين نقل شده: در مدينه منوره منطقه اي است به نام مسكه،معروف است كه عمر در اين مكان تورات را مي آموخت.
درباره حفصه دختر عمر نيز چنين مطلبي نقل شده است: او در محضر پيامبر (ص) كتاب امت هاي قبل را ميخواند و پيامبر (ص) نيز بسيار ناراحت شده به گونه اي كه رنگ صورت مباركش تغيير كرده و فرمود: اگر حضرت يوسف اين كتاب را بياورد و از او پيروي كنيد گمراه ميشويد.
اسناد: المصنف ج6 ص 113 حديث 1016
آيا پيامبر (ص) كه صاحب بهترين كتاب هدايت (قرآن) است شخصي را جانشين خود ميكند كه از قرآن به دور و در پي آموختن تورات بوده است؟